سلام به سروران اسلا م درافغانستان امروز !
جلال پیروز جلال پیروز

کلمهء سرور به کسانی  نسبت  داده میشود که سردار باشند  و با قیمت جان و سر  افتخاریرا  برای  کشور – ملت – ویا برای قوم یانژادخود بارمغان  آورده باشند   ویادرین راه جان شرین شانرا نثار کرده لقب سروران شهید را کمایی نموده باشند چنانچه - سرزمین  آبایی ما ازین سروران  رازیاد داشته است  که روزتاروز  ارزش و اهمییت شان  به صورت ناخودآگاه برزبان ملتی روان میگردد  که علیرغم تبلیغات دوامدار اجنبیان   درهرزمان  چون اخگران تابناک اززیر خاکستر سربیرون نموده فضای کشوررا رنگین و زیبا میکند. 

               نباید ازخاطر برد که ماشاالله ما  درطول سالهای اخیر  سروران زیادی را میشناسیم - نمونه های برجسته  و والامقام را ازبین شان بنام میستاییم  که  ازبرکت خدمات فراموش ناشد نیی آنها  درحق مردم و حفظ آبروی اسلام دروطن  خوشبختانه  تاهنوزدرقید حیات اند   وهرگزازدید  مردم  بدور نیست که  این بزرگان هرلحظه  به فکر ملت بوده شبها خواب ندارند   وروزهارا  برای مفید واقع شدن   درسرنوشت امنیتی  حیاتی و تمامییت ارضی خلق کشور   مصروف اند . 

               بزرگوارانیگه  تقریبا" درچوکات یک تیم کاری  مصروف خدمتگذاری اند  تاجاییکه  ذهن این حقیر  بخاطر دارد عبارت اند از  دررائس آقای کرزی رییس جمهور انتخابیی  -  آقایون سیاف  و ربانی  -   عالیمقام  فهیم قسیم   و هم محترم قانونی -  ودر ضمن اگر اسمای  باقیمانده  ها که تعدادشان زیاد است از فکرم رفته باشد  امیدوارم مرا ببخشند  - چه اگر من ایشانرا  نمیشناسم  احترامشان بجا باشد – به یقین ملت دردمند باتک تک ایشان آشنایی کامل دارد .

               باوجود همه اعتمادی که نسبت باینها  دردل مردم  جوش میزد  به همه سوال  پیش میآید   که مخصوصا" امسال  درحالیکه شعله های  گرسنگی و فقر غذایی  درسراسر کشور بویژه درجریان ماه رمضان  شیون میکند  چطور  شد که  این آقایون از دست آوردهای مالییکه  گویا خداوند بنابر  صداقت و خداپرستیی شان  درطی معاملات جنگی بایشان اعطی کرده   -  سر ازدریچهء قصور مجلل بیرون نمیکنند تا ببینند  این ملتی  که باتمام ساده لوحی  و صداقت  گوسفندوار بدنبال آنها رفته  و هشتاد درصد شان ازجنگهای  اجباری  وبرادرکشی برنگشته اند   وحتی دربرابر  هرقربانی  مبالغ هنگفت  - بارزش   عمارات  باشکوه کابل و دوبی  حاصل  این بزرگواران نموده اند  -  چرا  درچنین شرایط  شمه ای ازین دارایی های باصطلاح خداداد صرف اولاد  آن سربازان قربانیشده نمیشود تا  ازیکسو سفرهء رمضان  این غلامان عقیده و صداقت   حد اقل   باپارچهء نان خشک سیلو    ویانان( سبوس ازفروشگاه  کنارپل خشتی کابل)  رنگ ظاهریی یک سفرهء عادی را  نمایندگی کند  وازجانبی  اینبزرگمردان  بتوانند باسر بلند  برصورت مرد بنگرند و سر افگنده نباشند ؟.

             اگر این سروران  میگویند  چرا چنین سوالها  از آقای عزیزی  که عزیزی بانک  و عمارات تجارتیی عزیزی پلازا – قصر عزیزی وغیره عزیزی بازارهای او   زیب و زینت  کابل شده  است  نمیشود ؟   باید گفت که  درمورد آقای عزیزی  افواهات وجود دارد که  نامبرده در اینزمینه ریکلامی بیش نبوده  درقالب  یکشخصییت با حضور غیرفزیکی روی صحنه قراردارد   و درحقیقت   همه سرمایه مربوط به آقای زلمی خلیلزاد است  نه از حصول رشوتها و معامله گریهای جنگی وقاچاق مواد تریاکی  -  مثلی  که تعداد دیگری ازسروران  تنظیمی بدست آورده اند  - وبهمین ترتیب درمورد سایر بانکها   میتوان  چنین  و یاشبیه  اینجواب را ارائه نمود.

              اگر دارایی  این یاران همدم را  تنها پولهایی از بابت  حمایت از قاچاق تریاک درسرتاسرکشور که بالاخره به قیمت جان برادر  خانواده  تمامشد   -   زمینهای غصب شدهء  دولتی اطراف  پغمان  وشمال وجنوب وشرق وغرب کوتل خیر خانه که به صورت خودسرانه و به غیرحق  به فروش رسیده   -  چاپ ونشر پولهای جعلیی مروج  وقت درسمت شمال کشور      میدانهای هوایی و میدان اسب دوانی شخصی  دردامنهء کوهدامن کابل وغصب تعدادزیاد خانه های هموطنان اهل هنود ما درکارتهء پروان    -  وخانهء فقیرانهء واقع درچورآباد  که تنها قیمت زمین آن یکصد هزاردالر از جانب  رییس جمهورتعین شده بوده  حساب کنیم   -  ملت  بادرنظرداشت آگاهی کامل ازراز وهجم داررایی های دیگری که بقیمت خاک وطن گرفته شده است  هرگز حاضر نیستند   نفس پاک و شریف شانرا شریک جرم  وطنفروشی سازند و توقع کمک نمایند - باانهم  بربنیاد مقولهء  که میگویند  (آب تا گلو بچه زیر پا )  -  برای  حداقل زنده سوختن  نیاز دارند ازطریق (کوپراتیف های متوفای دولتی  که دیگر خبری ازان نیست    یا از طریق  موئسسهء باصطلاح خیریهء سلیب سرخ  که خود بیک تجارت دیگر مبدل گردیده ) حق مسلم وطنی  وملیی خود میدانند  یکسلسله کمکهای  عاجل  از ادارات باصطلا دولتی  و یاحکومتی بدست آورند  - مگر دیده میشود که  هیچ  توجهی به حالت اسفناک ملت  صورت نگرفته  وهم بنا برتحلیل اوضاع موجود نمیتوان انتظار داشت.

              افغانستان که  یک کشور سراپا زراعتی  بوده  و درطول اعصار قدیمه تا همین چند سال اخیر  نزدیک به تمام ضرورتهای خوراکیی خویش را باهمان وسایل  ابتدایی و کهنهء زراعتی  تاءمین و تولید میکرد  بنا بر خیانت حکام  و همکاران تجارت  تریاک بین المللی - امروز قادر به تولید عادیترین تولید  زراعتی مثل گشنیز و تراتیزک  نمیباشد – زراعت پیشگان  که در طول سالها باهمان تولید بخور و نمیر محلی قتاعت میکردند -  نه خاضر بودند قریه و دهات شانرا ترک  گویند و یا  باثر فریب دشمنان آرامش کشور تفنگ بدست بگیرند و بجنگ برادر کشی بروند   - و نه حاضر بودند بخاطر یافتن لقمه نان  برای خانواده رو بسوی شهرها کرده بکاردیگری  رجوع کنند  - متاسفانه امروز  دیده میشود  همه بخاطر  یک لقمه نان  از محلات شان بیجا شده  و روزتاروز دچار سراسیمگی های اقتصادی – امنیتی - اجتماعی  (تربیتی و حتی اخلاقی) میشوند -  راه  بیرونرفت  نزدشان مغشوش و  به صورت عمدی وپلانشده به سمت گودال گمراهی های مختلف ثوق میشوند .

  امراض خطرناک اجتماعی  ازقبیل– دزدی – بی اتفاقی وزورگویی – انحرافات  بیحد و شدید اخلاقی ( شیوع فحشی  به شیوه های مختلف) – اعتیاد به مواد مخدر – خصومتهای قومی نژادی – همچشمی های فامیلی وگروهی - و خودسریهاوبی اعتنایی افراد جامعه دربرابر قانون ومخصوصا"( بی بها شمردن قانون بوسیلهء قانونگذاران )  وعدم درک سالم ازمناسک دینی  ( مخلوط نمودن مناسک حقیقیی دین) باخرافات ناشی از بیسوادی و نادانیهای جامعه و دامنزدن این آتش بوسیلهء دشمنان خارجی درعرصه  مثل  ( دروغ -پراگنیهای تاریخی دروجود ملا ها ی قراردادی  انگلیس مئاب و معلمان کاذب  دین محمدی  ازاحکام و فرامین خداوند که  درزندگیی رورمرهء مردم موردبحث است )  -  پخش وترویج  تصاویر  (روابط ناسالم جنسی)  و کثرت انواع وسایل و فلمهای  انحراف دهندهء اخلاق جامعه و مخصوصا" جوانان  ذکور و اناث  که همه متاسفانه از  مفکورهء ناقص  و ناسالم و مریضگونهء وزارت اطلاعات و  فرهنگ  همراه با  همکاریهای غیر مستقیم خارجیان حاکم بر سرنوشت افغانستان  نمایندگی میکند- همه و همه  برمیگردند به عدم کارایی و عدم  احساس ملی و نبودتوجه مقاماتیکه خویشتن را به صفت دولتمداران-  اداره چیان – قانونگذاران  روحانیون و رهبران اسلامی و سروران اسلام  جازده مثل جوکهای لب مرداب خون مردم بیپناه را میچوشند - و زیرنام دیموکراسی  یک همهمهء سراپا  ویرانگر ومضمحل کننده ر ا در کشور بر پاکرده اند .

              سوال اینجاست  حکام وقدرتمداران تقلبی   که همواره  تحت نام مسمانان و مجاهدین راه نجات اسلام  علیه کفر ونفوذ باصطلاح کمونیزم  جهاد کرده اند    چگونه - باوجود  تا به این حد بی توجهی در حق ملت(  تن برهنه -  پا برهنه و گرسنه)  هنوزهم    زیر نامهای مختلف  قمچین بدست گرفته ملت را گاهی بیکسو و زمانی به سوی دیگر  میدوانند  وبااستفاده از سادگی وناگزیریهای اقتصادیی شان  از آرای آنها دربدل پرداخت یک مبلغ ناچیز یا یکخوراک غذا  برای برنده شدن  درمسابقات  قدرت نمایی  با پر روییی تمام بهره گیری میکنند -  ومردم  هم که دچار سرگیچه شده اند تا کنون نمیدانند   پایان اینگونه سرگیچگی  به چه وضعی خواهد انجامید ؟    بنا"سوال مهمتر اینکه ازنظر این سروران اسلامی  ترس ازخدا  یعنی چی ؟ و حقانییت روز قیامت  و ایستادن درپیشگاه پروردگارعالم چی معنی  دارد ؟. اگر آنچه درقرءا ن ر اجع به روز قیامت و حقوق خدا وند و بندگان گفته شده  - یک حقیقت غیرقابل انکارباشد   پس چرا این سروران  ازانروز هراس ندارند   ؟  وقتی دستگاه های عدلی  فردیرا  بنا بر اخذ مبلغ ناچیزیکه برای  تداوی فرزند و یاتاءمین یک لب نان خانواده باهزارترس ازخدا – وجدان و بالاخرره قانونیکه( اخیرا" مرده است )  دستگیر میکنند و پنجهء گویاقانون میسپارند- چرا درمورد خود چنین عدالترا مراعات نمیکنند ؟     .

            ملت مظلوم ودردمند افغان   باوجودیکه تمام اعتمادشانرا نسبت به این عمال ازدست داده اند  -  باآنهم بر بنیاد حکم خداوند  هیچگاهی امید  بهبودی برای آینده را ازدست نمیدهند و همیشه به قوت بازو – متانب باطنی  خود شان  و لطف خداوند درامر گرفتن توانمندی و شهامت  برای انجام کار مثمروطنی ایمان راسخ دارند -    ازینرو  آرزو میرود  سروران ساختگی و خودخواه ( مسلمان نما)  فرصت را غنیمت شمرده  از احساس  پاک ملت  استفادهء سالم و معقول  نمایند و  برای نجات خود و بخشایش ازجانب خداوند   طیی آخرین ماه هاو روزهای حیات قدرت شان  قبل ازانکه آفتاب تقلب و ریاکاریهای وارده غروب کند   درتغیرعملکرد ها بکوشند  تا افراد مملکت بدون توجه به کیسهء سرمایداران آدمخوار -  درپرتو حقانییت قانون  عادل و انسانیی  خود حاکم زندگیی خویش گشته در راستای  آبادانیی کشور  بدور از همه تعصبات  فتنه انگیز صادرشده ازبیرون   باهمدیگر  پیوسته و همبسته گردند  .هالند

  


August 28th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات